نمونه سوالات متوسطه-هفتم تا کنکور دوازدهم علوم انسانی فلسفه 2 بسته 1 - بخش (2)

اگر رابطه موضوع باوجود رابطه ی امکانی باشد یعنی موضوع ذاتی باشد که نه از عدم آن را ممکن الوجود می نامیم مانند:همه ی واقعیت های عالم خارج (انسان، حیوان،درخت و...) اما اگر در این رابطه (موضوع باوجود) موضوع ضرورتاً و وجوبا وجود داشته باشد آن را واجب الوجود می نامیم مانند خدا و بالاخره اگر موضوع طوری باشد که محمول وجود هر گز نتواند بر آن عارض شود آن را ممتنع الوجود می نامیم مانند شریک الباری

هنگامی که از ذات اشیاء سوال می کنیم پاسخی که می شنویم ماهیت است (نادرستی گزینه های 1 و 4) در فلسفه ی مشاء بحث مغایرت ماهیت باوجود مطرح شده است

نسبت یا رابطه ی محمول و موضوع در هر قضیه ی حملی می تواند رابطه ی ضروری و وجوبی یا امکانی و یا امتناعی باشد و در رابطه ی امکانی لاقتضاء بودن محمول برای موضوع محقق می شود رابطه ی وجود با موضوع می تواند منفی و ممتنع باشد به عنوان مثال حکما اثبات کرده اند که شریک الباری ممتنع الوجود است.توضیح نکات درسی: در قضیه ی حملی که در آن محمولی به موضوعی نسبت داده می شود سه نوع رابطه بین موضوع و محمول در نظر می گیرند:1- رابطه وجوبی یا ضروری 2-رابطه ی امکانی 3-رابطه امتناعی .منطقیین این کیفیت های سه گانه را مواد قضایا نامیده اند

هر واقعیت یگانه در جهان وقتی موضوع ادراک و شناخت قرار می گیرد در ذهن به دو بخش وجود و ماهیت تقسیم می شود و ما با اتصال این دو بخش ذهنی در قالب یک قضیه ی منطقی به واقعیت آن شی ء اذعان می کنیم

در قضایای انسان موجود است اسب موجود است و تصور ما از اسب انسان و...هرگز عین تصور ما از هستی نیست ما مفهوم هستی را بر انسان اسب و.. حمل می کنیم و می دانیم که حمل این مفهوم بر مفاهیم یاد شده از قبیل حمل یک مفهوم بر خود (مثلاً الف الف است) نیست بنابراین هر واقعیت یگانه در جهان وقتی موضوع ادراک و شناخت قرار می گیرد در ذهن به دو بخش تقسیم می شود ما با انتقال این دو بخش ذهنی در قالب یک قضیه ی منطقی به واقعیت آن شی ء اذعان می کنیم مثلا واقعیت یک اسب در ذهن ما در ضمن قضیه ی اسب هست مورد تایید واقع می شود پس ماهیت و وجود اشیاء در ذهن از هم جدا می شود و مفهوم آن ها با یکدیگر مغایرت پیدا می کند این تفکیک موید اصل مغایرت وجود و ماهیت در ذهن است