ابتدایی-اول تا ششم تیزهوشان ششم به هفتم استعداد تحلیلی دفترچه (2) خرداد(99-98)

ابتدایی-اول تا ششم تیزهوشان ششم به هفتم استعداد تحلیلی دفترچه (2) خرداد(99-98)

ویکی کیو

۱۴۰۳/۳/۲۰

0

0

توضیحات

این بسته توضیحاتی ندارد.

مشخصات
  • ارائه دهندهویکی کیو
  • تاریخ انتشار۱۴۰۳/۳/۲۰
  • تعداد تست40
  • قیمت۱۶٬۰۰۰ تومان
  • دانلود و نمایش تست هافقط در محیط ویکی کیو
پیش نمایش
1 - در مجموعه اعداد زير که از چپ به راست چیده شده اند، چند مرتبه عدد 2 بعد از عدد 3 قرار گرفته است؟ 2 3 8 2 6 2 3 9 2 3 7 2 3 5
2 - چند کلمه از کلمات زير با حروف کلمه تاريكي ساخته شده است؟ عالي- ترک- ارک- اري- سري- ياري- کاري- کتاب- حیوان
3 - در متن حاضر چند علامت ويرگول "،" آمده است? پادشاهي با غلامي در کشتي نشست و غلام، هرگز دريا نديده بود و محنت کشتي نیازموده، گريه و زاري در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد؛ چندان که ملاطفت کردند، آرام نمي گرفت و ملک از اين حال، آزرده گشت. چاره ندانستند. حكیمي در آن کشتي بود، ملک را گفت: فرمان دهي، من او را به طريقي، خامش گردانم. گفت: غايت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام در دريا انداختند. باري چند، غوطه خورد؛ جامه اش گرفتند و سوي کشتي آوردند. به دو دست در سكان کشتي آويخت. چون برآمد، به گوشه اي بنشست و آرام يافت.
4 - حرف "گ" در سه سطر آخر متن چند بار آمده است؟ پادشاهي با غلامي در کشتي نشست و غلام، هرگز دريا نديده بود و محنت کشتي نیازموده، گريه و زاري در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد؛ چندان که ملاطفت کردند، آرام نمي گرفت و ملک از اين حال، آزرده گشت. چاره ندانستند. حكیمي در آن کشتي بود، ملک را گفت: فرمان دهي، من او را به طريقي، خامش گردانم. گفت: غايت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام در دريا انداختند. باري چند، غوطه خورد؛ جامه اش گرفتند و سوي کشتي آوردند. به دو دست در سكان کشتي آويخت. چون برآمد، به گوشه اي بنشست و آرام يافت.
5 - در کل متن بالا حرف "ش" چند بار آمده است? پادشاهي با غلامي در کشتي نشست و غلام، هرگز دريا نديده بود و محنت کشتي نیازموده، گريه و زاري در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد؛ چندان که ملاطفت کردند، آرام نمي گرفت و ملک از اين حال، آزرده گشت. چاره ندانستند. حكیمي در آن کشتي بود، ملک را گفت: فرمان دهي، من او را به طريقي، خامش گردانم. گفت: غايت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام در دريا انداختند. باري چند، غوطه خورد؛ جامه اش گرفتند و سوي کشتي آوردند. به دو دست در سكان کشتي آويخت. چون برآمد، به گوشه اي بنشست و آرام يافت.
جهت مشاهده همه سوالات، بسته را خریداری کنید.
دیدگاه ها