نمونه سوالات متوسطه-هفتم تا کنکور یازدهم علوم انسانی فلسفه 1 درس هفتم-علت های چهارگانه

از نظر«افلاطون» عالم محسوسات عالم تغییر و حرکت است و ثبات در آن نیست.«ارسطو» موضوع علم فیزیک را طبیعت از نظر عارض شدن حرکت برآن می دانست.هم چنین«افلاطون» با طرح نظریه ی مُثُل اعتقاد داشت هرچه در عالم است جلوه گاه خوبی و زیبایی خداوند، یعنی نیک مطلق است.

سبک افلاطون در مباحث فلسفی «،« گفت و گوی عقلی» است که به«دیالکتیک» مشهور است و آن را از سقراط آموخته است او در همه ی مباحث فلسفی خود،از زبان سقراط سخن می گوید.افلاطون در رساله ی «تئتتوس» به تفصیل آراء نادرست درباره ی شناخت و معرفت را پیش می کشد و رساله ی «جمهوری» او که به موضوعات متنوعی اختصاص دارد،از مهم ترین رساله های او به حساب می آید.

اگرچه«افلاطون» را بزرگ ترین فلاسفه خوانده اند وگرچه شاید«ارسطو» از نظر اوج اندیشه های فلسفی هم پای افلاطون نباشد، لیکن وی سهم بیشتری در«شکل گیری دانش بشر»داشته است.«ارسطو» در طبقه بندی علوم زمان خود و تحقیقات دامنه دار علمی نه تنها از استاد خود پیشی گرفت، بلکه تا قرن های متمادی بعد از خود نیز به عنوان معلم اول،مرجع نهایی مسایل علمی و فکری بود.فیلسوفانی نظیر کندی،فارابی،بوعلی سینا،خواجه نصیرالدین طوسی، میر داماد،ابن رشد در جهان اسلام و توماس آکویناس در مسیحیت همگی مشایی (پیرو ارسطو)بوده اند.

اگرچه«افلاطون» را بزرگ ترین فلاسفه خوانده اند وگرچه شاید«ارسطو» از نظر اوج اندیشه های فلسفی هم پای افلاطون نباشد، لیکن وی سهم بیشتری در«شکل گیری دانش بشر»داشته است.روش فلسفی معلم اوّل( ارسطو) به روش «مشاء» معروف شد.

علت مادی» در نظر ارسطو در واقع مرحله ی استعداد در یک چیزاست و«علت صوری» همان فعلیتی است که یک شئ بالقوه در مراحل حرکت خود به دست می اورد.ارسطو و پیروانش یک نوع« علت فاعلی درونی» به عنوان مبدأ حرکت و سکون در خود اجسام در نظر می گیرند و آن را «طبیعت جسم» نام می نهند و علت صوری و علت مادی،«علت های درونی» و علت فاعلی و علت غایی،«علت های بیرونی» به حساب می ایند.